چه اهل تماشای ورزش باشید و چه خودتان به ورزشی علاقه داشته و یا ورزشکار حرفهای باشید، باید آموختن کلمات انگلیسی ورزشی در راس برنامه‌هایتان قرار بگیرد. یاد گرفتن کلمات ورزشی به شما امکان فراگرفتن تماشای فیلم‌های حرفهای آموزشی در مورد ورزش مورد علاقه‌تان را می‌دهد. به این ترتیب قادر خواهید بود قوانین، تکنیک‌ها و استراتژی‌های فیلم‌های ورزشی را بهتر درک کنید. علاوه بر این می‌توانید مسابقات را به زبان اصلی تماشا کنید و اصطلاحات و عبارت‌های درون آن را کشف کنید. اگر هم قصد دارید که به عنوان یک بازیکن حرفهای در دنیا ورزش وارد شوید که قطعا آموزش زبان انگلیسی و به ویژه یاد گرفتن واژگان تخصصی ورزشی برایتان مفید است. آموختن کلمات انگلیسی ورزشی می‌تواند در جدیدی را در ارتباط با جهان به روی شما باز کند. در صورت قرار گرفتن در مسابقات جهانی کلمات انگلیسی ورزشی امکان ارتباطات حرفهای و جدی را برایتان فراهم می‌نماید.
نحوه یادگیری کلمات جدید در انگلیسی
در هر کدام از موقعیت‌های گفته شده که باشید، یاد گرفتن کلمات جدید در زبان انگلیسی برایتان مفید و کارآمد است. اگر بخواهید لغات ورزشی را بیاموزید، باید ابتدا با نحوه یادگیری کلمات جدید در انگلیسی آشنا شوید تا با استفاده از روش‌های ممکن، بتوانید لغات مربوط به ورزش مورد علاقه‌تان را بهتر یاد بگیرید. روش زیر می‌تواند یکی از کارآمدترین و مفیدترین متدها برای یادگیری کلمات جدید در انگلیسی برای شما باشد.
- مرور واژه، چند ساعت بعد از یادگیری آن
- تکرار واژه، یک هفته بعد از یادگیری آن
- تکرار واژه یک ماه بعد از یادگیری آن
این کار باعث می‌شود که کلمه کاملا در ذهن شما بنشیند و احتمال پاک شدن آن از حافظه‌تان کمتر باشد. حالا که روش خوب به خاطر سپردن را آموختید، می‌توانید لیستی از واژگان جدیدی که می‌شنوید را تهیه کرده و پس از مدتی آنها را تکرار کنید تا به خوبی به خاطر بسپارید.
یکی از راه‌های دیدن واژگان جدید، برای به خاطر سپردن آنها، استفاده از اپلیکیشن‌های مخصوص آموزش کلمات است که در ادامه بعضی از آنها را به شما معرفی می‌کنیم.
اپلیکیشن‌های یادگیری کلمات انگلیسی
تلفن‌های همراه همیشه در کنار اکثر افراد هستند و دارندگان موبایل با آن مانند یکی از اعضای خانواده برخورد می‌کنند. به این دلیل استفاده از اپلیکیشن‌های قابل نصب روی تلفن همراه یکی از راه‌های مفید و مناسب برای یادگیری کلمات انگلیسی است.
اپلیکیشن‌های فراوانی برای آموزش و یادگیری کلمات انگلیسی وجود دارد که در اینجا چند نمونه از بهترین‌های آنها را به شما معرفی می‌کنیم.
- اپلیکیشن لغات انگلیسی بوسو (Busuu):
اپلیکیشنی که با آموزش کلمات، تلفظ دقیق آنها در قالب فایل صوتی، ارائه مثال و پرسش‌های متناسب، در تاپیک‌ها و مباحث روزمره در زبان انگلیسی برای یادگیری کلمات انگلیسی مفید است. این اپ برای آموختن زبان‌های دیگری مانند ترکی استانبولی نیز مناسب است.
- اپلیکیشن لغات انگلیسی ممرایز (Memrise):
این اپلیکیشن برای تقویت دایره واژگان انگلیسی بسیار مناسب است. در ممرایز کاربرد لغات انگلیسی و همچنین اصطلاحات و عبارات در مکالمات و محاورات روزمره و واقعی با استفاده از ویدئو کلیپ‌های کوتاه، به کاربر آموزش داده می‌شود.
- اپلیکیشن آموزش لغات انگلیسی لینگو پلی (LinGo Play):
این اپلیکیشن با داشتن فلش کارت‌های حاوی عکس به آموزش کلمات انگلیسی می‌پردازد.
- اپلیکیشن آلفابیر2 (Alphabear 2):
روش آموزشی‌اش را بر مبنای بازی قرار داده است و از همین رو با حالتی هیجانی باعث می‌شود که زبان‌آموزان واژگان جدید از جمله کلمات انگلیسی ورزشی را فرا بگیرند.
- اپلیکیشن ورد آو دِ دی (Word of the Day):
از نام این اپلیکیشن کاربرد آن مشخص است. آموزش روز به روز لغات در این اپلیکیشن موجب ارتقاء دایره واژگان انگلیسی کاربران می‌شود.
- اپلیکیشن دیکشنری ورد رفرنس (WordReference):
در این اپلیکیشن شما می‌توانید ترجمه واژگان انگلیسی به انگلیسی یا ترجمه واژگان انگلیسی را به زبان‌های مختلف به جز فارسی ببینید.
مهم‌ترین عبارات و کلمات انگلیسی ورزشی
در این بخش مهم‌ترین عبارات و کلمات انگلیسی ورزشی را در چندین جدول جداگانه برایتان می‌آوریم. ابتدا واژگان عمومی ورزشی انگلیسی و نام ورزش‌های مختلف معرفی می‌شوند.
نام ورزش‌های مختلف در زبان انگلیسی
| Acrobatics | آکروبات |
| Aerobic Gymnastics | ژیمناستیک ایروبیک |
| Archery | تیروکمان |
| Artistic Gymnastic | ژیمناستیک نمایشی |
| Artistic Swimming | شنای نمایشی |
| Badminton | بدمینتون |
| Baseball | بیسبال |
| Basketball | بسکتبال |
| Bicycle Motocross (BMX) | دوچرخه موتور کراس |
| Billiards/ Pool (U.S.) | بیلیارد |
| Bobsleigh | سورتمه |
| Bodybuilding | پرورش اندام |
| Bowling | بولینگ |
| Boxing | بوکس |
| Canoeing | قایق‌رانی |
| Cycling | دوچرخه‌سواری |
| Car Racing | مسابقات اتومبیل‌رانی |
| Chess | شطرنج |
| Cricket | کریکت |
| Darts | دارت |
| Diving | شیرجه زدن |
| Dodgeball | بازی وسطی |
| Fencing | شمشیربازی |
| Figure Skating | پاتیناژ |
| Football (U.K)/ Soccer (U.S., Australia) | فوتبال |
| Golf | گلف |
| Handball | هندبال |
| Hang Gliding | هنگ گلایدینگ |
| High Jumping | پرش ارتفاع |
| Hockey | هاکی |
| Horseback Riding | اسب سواری |
| Horse Racing | مسابقه اسب‌دوانی |
| Ice Hockey | هاکی روی یخ |
| Ice Skating | اسکیت روی یخ |
| Jet Ski Racing | مسابقه جت اسکی |
| Judo | جودو |
| Karate | کاراته |
| Kayaking | کایاک سواری |
| Kick Boxing | کیک بوکسینگ |
| Kite Surfing | بادبادک سواری |
| Lacrosse / Polo | چوگان |
| Luge | لوژ |
| Mixed Martial Arts | هنرهای رزمی ترکیبی |
| Motocross | موتور کراس |
| Muay Thai | موی تای |
| Paintball | پینت بال |
| Parachuting | چتربازی |
| Paragliding | پاراگلایدر |
| Parkour | پارکور |
| Powerlifting | پاورلیفتینگ |
| Rafting | رفتینگ |
| Rock Climbing | صخره‌نوردی |
| Rowing | قایق‌رانی |
| Rugby | راگبی |
| Sailing | کشتی‌رانی |
| Scuba Diving | غواصی |
| Shooting | تیراندازی |
| Skateboarding | اسکیت‌بورد |
| Skiing | اسکی |
| Snowboarding | اسنوبورد |
| Softball | سافت بال |
| Speed Skating | اسکیت سرعتی |
| Squash | اسکواش |
| Sumo Wrestling | کُشتی سومو |
| Surfing | موج‌سواری |
| Swimming | شنا |
| Table Tennis / Ping Pong | تنیس روی میز |
| Taekwondo | تکواندو |
| Tennis | تنیس |
| Track and Field | دو و میدانی |
| Trampolining | ترامپولنینگ |
| Tug of War | مسابقه طناب‌کشی |
| Volleyball | والیبال |
| Water Polo | واترپلو |
| Weightlifting | وزنه‌برداری |
| Windsurfing | موج‌سواری |
| Wrestling | کُشتی |
| Wu Shu | ووشو |
| Yoga | یوگا |
واژگان و اصطلاحات ورزش بسکتبال (Basketball)
| Assist | پاس گل |
| Backboard | تخته پشت حلقه |
| Basket | سبد |
| Block | مانع شدن از حرکت |
| Bounce | زدن توپ به زمین |
| Bounce pass | پاس دادن توپ با یک بار برخورد توپ به زمین |
| Chest pass | پاس دادن توپ با دو دست از سینه |
| Court | زمین بسکتبال |
| Dribble | دریبل زدن |
| Drive | دریبل زدن مستقیم به سمت سبد |
| Foul | خطا |
| Free throw | ضربه آزاد |
| Guarding | دفاع تن به تن |
| Hoop | حلقه |
| Jump shot | پرتابی که بازیکن به سمت سبد می پرد |
| Lay up | پرتاب نزدیک سبد که توپ اول به تخته برخورد کرده و بعد وارد سبد می‌شود |
| No-look pass | پاس دادن بازیکن زمانی که به کسی که پاس می‌دهد نگاه نکند |
| Overhead pass | پاس دادن از روی سر |
| Overtime | زمان اضافه |
| Personal foul | خطای فردی |
| Possession | مالکیت توپ |
| Rebound | تصاحب دوباره توپ |
| Referee | داور |
| Set shot | پرتابی که هر دو پا روی زمین است |
| Shoot | پرتاب یا شوت |
| Slam dunk | وارد کردن توپ به حلقه با یک پرش |
| Substitute | ذخیره |
| Technical foul | خطای فنی |
| Time-out | وقت استراحت |
آشنایی با رایج‌ترین کلمات انگلیسی ورزش فوتبال
چنان که در جدول بالا دیدیم ورزش فوتبال (Football) در کشور آمریکا، استرالیا و بعضی کشورهای دیگر عنوان ساکر (Soccer) را دارد و آن چیزی که در آمریکا فوتبال است، در واقع راگبی (Rugby) است که در سایر کشورها به آن فوتبال آمریکایی نیز می‌گویند. فوتبال دارای اصطلاحات مخصوص به خود است:
| Pitch / field | زمین فوتبال |
| Player / football player | بازیکن |
| Referee | داور |
| Goalkeeper | دروازبان |
| Defender | مدافع |
| Midfielder | هافبک |
| Forward / striker | مهاجم |
| Manager | مربی |
| Substitute | بازیکن تعویضی |
| Linesman | کمک داور |
| Goal | دروازه |
| Penalty spot | نقطه پنالتی |
| Corner | کرنر |
| Center circle | دایره مرکز زمین |
| Halfway line | خط وسط زمین |
| Center spot | نقطه وسط زمین |
| Touchline | خط کنار زمین |
| Goal line | خط پشت دروازه |
| Penalty area / Penalty box | منطقه جریمه |
| Net | تور دروازه |
| Goal post | تیر عمودی دروازه |
| Crossbar | تیر افقی دروازه |
| Corner flag | پرچم کرنر |
| Equalizer | گل مساوی |
| Extra time | وقت اضافه |
| Free kick | ضربه کاشته |
| Foul | خطا |
| Goal | گل |
| Half time | نیمه بازی |
| Header | ضربه سر |
| Kickoff | ضربه شروع بازی |
| Offside | آفساید |
| Own goal | گل به خودی |
| Penalty | پنالتی |
| Penalty shootout | ضربات پنالتی |
| Possession | مالکیت توپ |
| Red card | کارت قرمز |
| Yellow card | کارت زرد |
| Shot | شوت |
| Throw-in | پرتاب توپ |
| Wall | دیوار دفاعی |
| To concede (a goal) | گل خوردن |
| To cross | سانتر کردن |
| To dribble | دریبل زدن |
| To head | سر زدن |
| To kick | ضربه زدن با پا |
| To pass | پاس دادن |
| To score (a goal) | گل زدن |
| To shoot | شوت زدن |
| To substitute | تعویض کردن |
| To tackle | تکل زدن |
| To volley | ضربه زدن به توپ پیش از برخورد به زمین |
واژگان ورزش هاکی (Hockey):
| Attacker | مهاجم |
| Bully | شروع مجدد بازی با ۳ بار ضربه زدن چوب بیسبال به یکدیگر |
| Flick | حرکت چوب که باعث جدا شدن توپ از زمین می‌شود |
| Hit | ضربه زدن توپ با چوب |
| Obstruction | سد راه کردن |
| Penalty corner | ضربه از کنار زمین |
| Penalty stroke | ضربه خطا از روبه‌روی دروازه |
| Pitch | زمین بازی |
| Push | جلو بردن توپ با چوب |
| Scoop | بلند کردن توپ با سطح صاف چوب |
| Stick | چوب هاکی |
| Time wasting | زمان تلف شده |
| Puck | توپ هاکی |
| Slapshot | ضربه محکم به توپ با چوب |
واژگان مربوط به ورزش دو و میدانی (Track and Field):
| Athlete | ورزشکار دو و میدانی |
| Athletics | ورزش‌های دو و میدانی |
| Baton | شی استوانه‌ای که دونده‌ها در طول مسابقه دو امدادی به یکدیگر می‌دهند |
| Bell lap | آخرین دور در یک دو طولانی |
| Decathlon | مسابقه ترکیبی دوومیدانی مردان شامل ۱۰ بخش |
| Discus | پرتاب دیسک |
| Hammer | چکش |
| Heptathlon | مسابقه ترکیبی دوومیدانی زنان شامل ۷ بخش |
| High jump | پرش ارتفاع |
| Hurdles | دو با مانع |
| Javelin | پرتاب نیزه |
| Lap | یک دور |
| Long jump | پرش طول |
| Marathon | ماراتن |
| Sprint | دو سرعت |
| Track | زمین دو |
| Triple jump | پرش سه‌گانه |
اصطلاحات مربوط به والیبال (Volleyball):
| Ace | امتیاز مستقیم با سرویس |
| Antenna | آنتن |
| Assist | پاسی که پاسور می‌دهد |
| Block | دفاع روی تور |
| Cut shot | ضربه اسپک از کنار تور در زاویه |
| Dink | جای خالی انداختن از روی دست دفاع |
| Double hit | خطای دو ضرب |
| Foot fault | خطای پا (که از خط سرویس پا رد می‌شود) |
| Floater | سرویس ساده |
| Jump serve | سرویس پرشی |
| Let | زمانی که توپ در زمان سرویس به بالای تور برخورد می‌کند و در زمین حریف فرود می‌آید |
| Line shot | وقتی توپ بعد از اسپک روی خط زمین حریف می‌نشیند |
| Reception error | زمانی که بازیکنی نمی‌تواند سرویسی را دریافت کند |
| Spike | اسپک |
