اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی

مهم‌ترین لغات و اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی

فهرست مطالب

رانندگی کردن و قواعد رانندگی کمابیش در همه جای جهان شبیه به هم است. صرفنظر از این که در بعضی از کشورها فرمان اتومبیل در سمت راست قرار دارد، باز هم قوانین راهنمایی و رانندگی در همه کشورهای دنیا شبیه به هم است. از سوی دیگر بسیاری از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی با عبارات فارسی شباهت زیادی دارند. در این مقاله قصد داریم این اصطلاحات را با هم مرور کنیم تا ضمن آموختن آنها، شباهت‌ها و تفاوت‌های آنها را با اصطلاحات مرتبط با رانندگی در زبان فارسی دریابیم.

عبارات انگلیسی مربوط به راندن ماشین

در آموزش زبان انگلیسی اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی و راندن خودرو عبارتند از:

  • To Steer through (something)

عبور کردن، هدایت خودرو از میان چیزی، مدیریت وسیله نقلیه از برخی موانع یا شرایط آب و هوایی دشوار، خطرناک یا نامطلوب. جهت‌یابی یا مانور دادن وسیله نقلیه از لابلای معبر یا مانع.

Example: I didn’t feel confident enough to steer the car through all the snow and ice on the ground, so I let Mary drive instead.

مثال: من آنقدر اعتماد به نفس نداشتم که ماشین را از میان برف و یخ روی زمین هدایت کنم، بنابراین از مری خواستم رانندگی کند.

  • To Steer toward (something)

هدایت کردن خودرو به سمت جایی یا چیزی

Example: The police officer told me to steer the car toward a checkpoint on the side of the road.

مثال: افسر پلیس به من گفت که ماشین را به سمت یک ایست بازرسی در کنار جاده هدایت کنم.

  • To Step on the gas  

گاز دادن، فشار دادن پا روی گاز خودرو

Example: Step on the gas and go ahead

مثال: پایت را روی گاز بگذار و مستقیم برو

  • To Step on the accelerator

گاز دادن، فشار دادن پا روی گاز خودرو

Example: We need to step on the accelerator and get this project done quickly.

مثال: ما باید پا روی گاز بگذاریم و این پروژه را به سرعت انجام دهیم.

  • To Hit the gas   

گاز دادن

Example: We need to step on the gas in terms of how we’re performing in the market.

مثال: ما باید برای رشد عملکرد خود در بازار گاز بدهیم.

عبارات انگلیسی مربوط به راندن ماشین

  • To Throttle down, Throttle something down

سرعت خودرو را کم کردن، کاهش سرعت

Example: The driver throttled the bus down. 

راننده سرعت اتوبوس را کم کرد.

  • To Step on the brake

به سرعت پا روی ترمز گذاشتن، ترمز کردن

Example: John quickly stepped on the brake pedal in order to avoid running the red light.

مثال: جان به سرعت ترمز کرد تا از چراغ قرمز رد نشود.

  • To Hit the brake

   ترمز کردن

Example: He hit the brake when he saw the deer in the road.

او به محض این که یک آهو را در جاده دید، ترمز کرد.

اصطلاحات مربوط به تصادف خودرو

بعضی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی به تصادف خودرو مربوط می‌شوند که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم:

  • To Have an accident

تصادف کردن

Example: Yeah, I had a little accident while trying to carry all those drinks. 

بله، هنگام تلاش برای حمل همه آن نوشیدنی، تصادف کوچکی داشتم. 

  • To Hit another car

برخورد با خودروی دیگر

I broke too late and ended up hitting the car in front   

خیلی دیر ترمز گرفتم و آخرش هم به ماشین جلویی خوردم

  • To Wrap one’s car around something

کوبیدن ماشین به چیزی بلند و باریک، مانند تیر چراغ یا درخت، از کنار، به ویژه به گونه‌ای که ماشین به معنای واقعی کلمه به اطراف تا شود.

Example: He used to love taking his car for late-night cruises around the city, until he dozed off one evening and wrapped his car around a lamppost.

مثال: او عادت داشت ماشینش را برای سفرهای دریایی آخر شب در شهر ببرد تا اینکه یک روز عصر چرت زد و ماشینش را به تیر چراغ برق کوبید.

اصطلاحات مربوط به تصادف خودرو

  • To Steer away from (someone or something) 

دور شدن از (کسی یا چیزی)، هدایت وسیله نقلیه در جهتی دور از کسی یا چیزی به منظور اجتناب از تصادف

Example: She managed to steer the car away from the crowd of people at the last moment.

مثال: او در آخرین لحظه توانست ماشین را از جمعیت دور کند.

  • To Steer into (something)

هدایت به (چیزی)، وسیله نقلیه را به سوی چیزی هدایت یا هدف قرار دادن که باعث تصادف می‌شود. 

Example: The maniac steered his van right into a crowd of people.

مثال: فرد دیوانه ون خود را مستقیماً به میان جمعیت هدایت کرد.

اصطلاحات مربوط به باز کردن و بستن در خودرو 

اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی در مورد باز کردن و بستن در خودرو عبارتند از:

  • To Lock the car

قفل کردن ماشین

Example: He Locked the car and went to the mall.

مثال: او ماشین را قفل کرد و به درون پاساژ رفت.

  • To Unlock the car

باز کردن قفل در ماشین

Example: The thief unlocked the car and took its stereo.

مثال: دزد قفل ماشین را باز کرد و ضبط آن را دزدید. 

  • To Open the door

   باز کردن در خودرو

Example: Would you please open the door of car for me?  

مثال: ممکن است در ماشین را برایم باز کنید؟

  • To Close the door

بستن در خودرو

Example: Please close the door of car, I want to start driving.

مثال: لطفا در ماشین را ببندید، می‌خواهم حرکت کنم.

اصطلاحات انگلیسی مربوط به خلاف رانندگان خودرو

بخشی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی به قوانین و خلاف کردن رانندگان خودرو مربوط هستند. بعضی از این اصطلاحات را مرور می‌کنیم.

  • Calling all cars

تماس با همه خودروها

Example: A police radio call for assistance from all available patrol cars.

مثال رادیویی پلیس برای کمک از تمام خودروهای گشتی موجود تماس می‌گیرد.

  • Getaway car

ماشین فراری، وسیله نقلیه‌ای که توسط یک مجرم برای فرار از صحنه جنایت استفاده می‌شود.

Example: Even though they wore masks during the robbery, police were able to track the criminals down from the license plate on their getaway car.

مثال: با وجود این که آنها در حین سرقت ماسک داشتند، پلیس توانست مجرمان را از روی پلاک خودروی فراری خود ردیابی کند.

بیشتر بخوانید:
بهترین روش یادگیری لغات انگلیسی، روش لایتنر

  • Key (someone’s) car

خط انداختن، استفاده از کلید برای خراشیدن رنگ روی ماشین شخصی (اصطلاح غیر رسمی)

Example: A: “Did you hear that someone keyed Ben’s brand-new car?”

B: “I bet it was his ex-girlfriend.”

مثال: الف: شنیدی که شخصی ماشین کاملاً جدید بن را خط انداخته است؟

 ب: شرط می بندم که کار دوست دختر سابق او باشد.

اصطلاحات انگلیسی مربوط به خلاف رانندگان خودرو

  • Panda car

ماشین پاندا، ماشین پلیس که مانند پاندا سیاه و سفید است.

Example: Slow down, there’s a panda car up ahead!

مثال: آهسته بران، یک ماشین پاندا جلوتر است!

افعال انگلیسی مرتبط با سوار و پیاده شدن 

بخش دیگری از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی با سوار شدن ماشین مرتبط هستند. در واقع این موضوع که بدانیم برای سوار و پیاده شدن از چه فعلی استفاده می‌شود، اهمیت دارد. در زبان انگلیسی برای سوار و پیاده شدن از فعل get استفاده می‌شود. 

  • To Get in the car

سوار ماشین شدن

Example: They got in the car and went shopping.

مثال: آنها سوار ماشین شدند و به خرید رفتند.

  • To Get out of the car

پیاده شدن از ماشین

Example: The passenger got out of the bus and picked up his luggage.

مثال: مسافر از اتوبوس پیاده شد و و وسایلش را برداشت.

  • To get back in the car 

بازگشت دوباره به ماشین بعد از یک وقفه و استراحت خارج از آن

Example: Let’s get back in the car.   

مثال: بیا دوباره سوار ماشین شویم.

  • Pick (Someone) up 

سوار کردن کسی 

Example: I’ll come by your house at 8 o’clock and pick you up.

من ساعت 8 در خانه‌تان می‌آیم و سوارتان می‌کنم. 

اصطلاحات مربوط به خودرو

بعضی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی در مورد خودرو هستند. در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره می‌کنیم:

  • Live out of (one’s) car

داخل ماشین زندگی کردن، گذاشتن تمام وسایل در ماشین و خوابیدن آن، معمولاً به این دلیل که فرد محل سکونت مناسبی ندارد.

It is shameful that the housing crisis has forced so many families to live out of their cars.

مثال: شرم آور است که بحران مسکن این همه خانواده را مجبور کرده که در ماشین خود زندگی کنند.

  • Muscle car

ماشین قدرتمند، خودرویی با عملکرد بالا با موتوری بزرگ و قدرتمند که برای شتاب زیاد و سرعت بالا طراحی شده است.

You could do some serious street racing with a muscle car like that.

مثال: شما می‌توانید مسابقات خیابانی جدی را با یک ماشین قدرتمند مانند آن انجام دهید.

  • New car smell

بوی نویی ماشین، رایحه‌ای که به داخل یک وسیله نقلیه کاملاً نو مرتبط است که از پلاستیک و سایر مواد داخل آن برمی‌خیزد.

Boy, I love that new car smell, don’t you?

مثال: پسر، من عاشق بوی نویی ماشین هستم، تو چطور؟

اصطلاحات مربوط به روشن کردن ماشین

گروهی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی مربوط به روشن کردن ماشین هستند. این اصطلاحات عبارتند از:

  • To Start the car   

روشن کردن ماشین یا خودرو 

Example: If you wanna start the car, first turn the key.

مثال: اگر می‌خواهی ماشین را روشن کنی، اول باید سوئیچ را بچرخانی.

  • To Turn the car on 

  روشن کردن خودرو یا ماشین

Example: Please turn the car on, we are in a hurry.

مثال: لطفا ماشین را روشن کن. ما عجله داریم.

  • To Turn the car off

خاموش کردن خودرو یا ماشین 

Example: Sir, Turn the car off and get out.

مثال: آقا لطفا ماشین را خاموش کنید و از آن پیاده شوید.

اصطلاحات انگلیسی مرتبط با تعویض دنده

بخشی از اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی با اتومبیل‌های اتوماتیک و غیراتوماتیک ارتباط دارند. شیوه استفاده از دنده‌های خودرو در این دو نوع اتومبیل متفاوت است و اصطلاحات این خودروها هم عبارتند از:

  • Manual car

ماشین دنده دستی

Example: I’ve always driven a manual car. 

مثال: من همیشه با ماشین دنده دستی رانندگی کرده‌ام.

  • Automatic car

ماشین دنده اتوماتیک

بیشتر بخوانید:

Example: Driving with an automatic car is much easier than a manual car.  

مثال:  رانندگی با ماشین‌های دنده اتومات خیلی راحت‌تر از ماشین‌های دنده دستی است.

برای واژه دنده استفاده از فعل put مناسب است. به مثال‌های زیر توجه کنید: 

To Put it into drive

  گذاشتن دنده در حالت حرکت 

To Put it into reverse

   دنده معکوس

To Put it into park

  گذاشتن دنده در حالت پارک

To Put it into (2nd, 3rd, 4th, 5th)  

رفتن به دنده 2، 3، 4 یا 5

To Drop it into (1st ,2nd, 3rd,4th

کاهش دنده به 1، 2، 3 یا 4.

سؤالات متداول

چرا باید اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی را بدانیم؟
دانستن اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی به ما کمک می‌کند تا در یک کشور دیگر به راحتی رانندگی کنیم و علاوه بر آن هنگام تماشای فیلم‌های اکشن مربوط به رانندگی، کاملا آنها را درک کنیم.
آیا اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی دارای افعال خاصی هستند؟
در زبان انگلیسی هر کدام از عملیات رانندگی مانند سوار شدن، پیاده شدن، قفل کردن در و… فعل خاصی دارند که در بسیاری از موارد این افعال به کلمه ماشین (car) چسبیده و عبارت مورد نظر را می‌سازند.
چگونه می‌توان اصطلاحات انگلیسی مربوط به رانندگی را به خاطر سپرد؟
با یاد گرفتن افعال مرتبط در هر قسمت  از رانندگی، می‌توان اصطلاحات مربوط به رانندگی را به خاطر سپرد و آنها را از باقی اصطلاحات و عبارات تفکیک کرد.

یادتون نره این مطلب رو با دیگران به اشتراک بذارید!

ممکن است به این مطالب هم علاقه داشته باشید:

دیدگاهتان را بنویسید