امروزه در دنیای شگفتانگیز اینترنت میتوانید در مورد هزاران موضوع جالب و جذاب مانند، تاریخ، هنر و فرهنگهای مختلف در سراسر جهان بدون سفر کردن مطلع شوید. با تقویت مهارتهای زبان انگلیسی خود به خصوص مهارت خواندن، میتوانید به منابع بیشتری برای یادگیری دست پیدا کنید. تنها چیزی که نیاز دارید یک داستان است! ابزارهای فراوانی برای افزایش مهارتهای زبان وجود دارند. ترفندهای جدید زیادی مانند اپلیکیشنها و پادکستهای مختلف برای زبانآموزان طراحی شده است؛ اما نباید تاثیر تکنیکهای قدیمی را دست کم گرفت. داستان کوتاه انگلیسی یکی از شیوههای عالی برای تقویت مهارتهای زبان انگلیسی شما است. همه ما از کودکی با خواندن داستانهای مختلف بزرگ شدهایم و کمتر کسی پیدا میشود که از خواندن داستانهای کوتاه در ژانرهای مختلف لذت نبرد؛ بنابراین میتوان خواندن داستان کوتاه انگلیسی را یک ترفند عالی برای یادگیری دانست. شاید هم از زمان کودکی یا نوجوانی داستان کوتاهی نخوانده باشید، به هر حال ما در این مقاله همراه شما هستیم تا شما را به جستجوی داستانهای کوتاه تشویق کنیم. اگر شما هم قصد تقویت مهارتهای زبان انگلیسی خود را دارید و یا طرفدار داستانهای کوتاه هستید، با این مقاله در وبلاگ لینگانو همراه باشید. در ادامه تاثیرات داستان کوتاه انگلیسی در مهارتهای زبانآموزان را بررسی میکنیم و همچنین میتوانید چند داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط و مبتدی به همراه ترجمه فارسی را مطالعه کنید و لذت ببرید.
اهمیت داستان کوتاه انگلیسی
میدانید که برای یادگیری زبان، تمرینهای متفاوتی وجود دارد. داستان کوتاه انگلیسی نیز یکی از این تمرینها است. این داستانها میتواند به شما در مهارتهای خواندن و نوشتن بسیار کمک کند. هنگام یادگیری زبان، مهارت خواندن یک جزء اساسی است. از آن جا که درک گفتاری و شنیداری نیاز به توسعه همزمان دارد، زبانآموزان میتوانند از طریق خواندن، ساختارهای دستوری و واژگان جدید را بیاموزند.
همان اندازه که گوش دادن به موسیقی برای نواختن آن ضروری است، خواندن کتاب و داستان کوتاه انگلیسی نیز برای تقویت مهارت نوشتن، مهم است. این داستانها همان طور که از نام آنها پیدا است، کوتاه و ساده هستند و برای خواندن کامل آنها هیچ استرسی نخواهید داشت.
داستان های کوتاه شما را با واژگان انگلیسی که در حال یادگیری آنها هستید، در قالبی طبیعیتر آشنا میکند و به شما فرصتی میدهد تا کلمات را در متن ببینید و آنها را برای همیشه به خاطر بسپارید.
بسیاری از نویسندگان آمریکایی مانند ادگار آلن پو داستانهای کوتاهی نوشتهاند که جزو آثار کلاسیک محسوب میشوند. امروزه نسخههای آسان داستان کوتاه انگلیسی برای کودکان و بزرگسالان بهعنوان مجموعهای در کتابها منتشر میشوند و برای زبانآموزانی که میخواهند درباره زبان و فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان بیاموزند، بسیار مفید است.
فواید داستان کوتاه انگلیسی چیست؟
ممکن است در تکاپوی یادگیری و تقویت مهارتهای انگلیسی خود، ارزش داستان کوتاه انگلیسی را فراموش کرده باشید. در ادامه مواردی را بررسی میکنیم که توضیح میدهد چگونه هر داستان میتواند یک ابزاری قوی، در سفر شگفتانگیز شما در دنیای یادگیری زبان باشد.
داستانهای کوتاه زمان شما را به حداکثر میرساند
به تعهدی که برای خواندن یک رمان کامل نیاز است فکر کنید. داستانهای طولانی شامل صرف زمان زیاد، گاهی حتی چند روز یا چند هفته برای خواندن هستند. اما یک داستان کوتاه انگلیسی را میتوانید حتی در کمتر از یک روز تمام کنید. البته کوتاه بودن آنها دلیل بر بی اهمیت بودن آنها در یادگیری زبان نیست. در مدت زمانی که برای خواندن یک رمان طول میکشد، میتوانید چندین داستان کوتاه بخوانید. در واقع در مدت زمان کوتاهتری در معرض طیف وسیعتری از روایتها، سبکها و فرمها قرار میگیرید.
عمل بازخوانی را سرعت میبخشد
بازخوانی برای درک مهارت نوشتن بسیار مهم است. وقتی چیزی را یک بار میخوانیم، داستان را جذب میکنیم و به اصل ماجرا پی میبریم. اما برای درک دقیق پیچیدگیهای نحوه چیدمان داستان، باید آن را دوباره بخوانیم. نکته مهم در مورد داستان های کوتاه این است که آنها کوتاه هستند! چندین بار داستان را بخوانید و نکات آن را یادداشت کنید. این نوع مطالعه دقیق، بر مهارت نویسندگی شما نیز تاثیر میگذارد.
در داستان، زبان انگلیسی را در یک قالب طبیعی میبینید
مزیت دیگر داستان کوتاه انگلیسی این است که چگونه زبان در بستری طبیعی ارائه میشود. این به شما کمک میکند درک خود را از زبان بیشتر کنید و آن را به طور مؤثرتری به خاطر بسپارید. دیدن کلمات در یک لیست یا جدول، هرگز مانند به کار بردن آن در یک داستان نیست. خواندن داستان کوتاه انگلیسی همانطور که نویسندگان آن از آن استفاده میکنند، به شما کمک میکند تا ببینید چطور کلمات در جملههای مختلف به کار میروند. برخی کلمات در جملههای مختلف معانی متفاوتی میدهند که در درسهای آکادمیک به این موضوعات اشاره نمیشود.
داستان کوتاه انگلیسی برای تمرین هر چهار جنبه یادگیری زبان موثر هستند
شما میتوانید از داستان کوتاه انگلیسی برای تقویت مهارت خواندن، نوشتن، گوش دادن و صحبت کردن خود استفاده کنید. هنگامی که واژگانی را که یاد گرفتهاید، در متن میبینید، مهارتهای خود را تمرین میکنید. روش صحیح استفاده از آنها را بهتر درک خواهید کرد و همیشه میتوانید کلمات جدیدی برای یادگیری پیدا کنید.
چگونه با استفاده از داستان کوتاه انگلیسی، زبان خود را تقویت کنیم؟
همانطور که اشاره کردیم، داستانهای کوتاه انگلیسی برای تقویت هر ۴ مهارت زبان مؤثر هستند. میتوانید این داستانها را الگو قرار دهید و داستان کوتاه خود را بنویسید! با نوشتن داستانهای خود، تمرین بیشتری در استفاده از واژگان و ساختن جملات خود خواهید داشت و به این ترتیب مهارت نوشتاری خود را تقویت میکنید. میتوانید مهارتهای گفتاری و شنیداری خود را با خواندن داستانها با صدای بلند و گوش دادن به فایلهای ضبط شده صوتی تمرین کنید. نقش آفرینی در شخصیتهای مختلف داستان کوتاه را با دوستان خود تمرین کنید تا در مکالمه و لیسنینگ قویتر شوید.
از تصاویر برای افزایش تجربه خود استفاده کنید. داستانهای کوتاه ممکن است همراه با تصاویر باشد. اگر چنین داستانهایی پیدا کردید، ابتدا به تصاویر نگاه کنید تا حدس بزنید داستان درباره چیست؛ سپس برداشت خود را از تصویر بنویسید. آنچه را در تصویر میبینید، چه یک کلمه یا یک جمله، آن را بنویسید.
سطح خواندن مناسب خودتان را انتخاب کنید. برخی از داستانهای کوتاه بیش از ۵۰۰۰ کلمه هستند در حالی که برخی دیگر میتوانند تا ۵۰ کلمه باشند. وقتی داستان کوتاه مناسبی را برای خود انتخاب میکنید به سطح زبان خود و تعداد کلمات داستان توجه کنید. اگر داستانی را انتخاب کنید که خیلی برایتان دشوار باشد، باید زمان زیادی را صرف جستجوی واژگان کنید و کل داستان را از دست خواهید داد. همچنین اگر داستانهای خیلی ساده بخوانید، با واژگان جدید زیادی روبرو نخواهید شد. اطمینان حاصل کنید که همیشه خود را به چالش میکشید، حتی اگر فقط در حد چند کلمه جدید باشد. در پایان مقاله چند داستان کوتاه انگلیسی در سطوح مختلف همراه با ترجمه فارسی برای شما آورده شده است.
داستانهای سادهتر تمرین خوبی برای واژگانی هستند که قبلا آنها را میشناسید. داستانهای سختتر به شما این فرصت را میدهند تا با کلمات جدید آشنا شوید. در ادامه یک راهکار برای پیدا کردن داستان کوتاه انگلیسی مناسب سطح خود پیشنهاد میکنیم. یک پاراگراف از داستان مورد نظر را برای خواندن انتخاب کنید. به ازای هر کلمه نا آشنا یکی از انگشتان دست خود را بالا نگه دارید. اگر پیش از پایان پاراگراف، تمامی انگشتان یک دست خود را بالا بردید، داستان سادهتری را انتخاب کنید.
“خواندن فعال” را با داستان کوتاه انگلیسی تمرین کنید. مطالعه تنها در صورتی به یادگیری شما کمک میکند که به صورت فعال باشد. مطالعه فعال و پویا به معنی مطالعه عمیق برای یادگیری چیزی است که این شامل نت برداری، خلاصه نویسی و بازخوانی میشود. سعی کنید هنگام خواندن، به متن و معنی کلمات و اصول گرامری توجه کنید. وقتی خواندن داستان را تمام کردید، دوباره آن را مرور کنید. این کار را میتوانید در همان روز یا روز بعد انجام دهید.
استراحت کردن را فراموش نکنید. اگر داستان کوتاه انگلیسی شما بیش از ۵۰۰ کلمه است، در حین مطالعه استراحت کنید. اگر خودتان را خیلی خسته کنید، به زودی نا امید و تسلیم خواهید شد.
از پرسیدن سوالات خود نترسید. به احتمال زیاد هنگام خواندن داستان کوتاه انگلیسی، سوالاتی در ذهنتان بوجود میآید. آنها را با دوستان، معلم و یا همکلاسیهای خود در میان بگذارید. میتوانید در مورد داستان با یکدیگر به زبان انگلیسی صحبت کنید و مهارت گفتاری خود را نیز تقویت کنید. همچنین میتوانید داستان را به زبان خود بازگو کنید.
داستان کوتاه انگلیسی برای کودکان
هیچ کودکی نیست که عاشق داستان و قصه نباشد؛ بنابراین داستان کوتاه انگلیسی یک روش جذاب برای آنها در یادگیری زبان است. در ادامه چند داستان کوتاه انگلیسی مناسب کودکان به همراه ترجمه آماده کردهایم.
Little Red Riding
Little Red Riding Hood lived in a wood with her mother. One day Little Red Riding Hood went to visit her granny. She had a nice cake in her basket. On her way Little Red Riding Hood met a wolf. “Hello!” said the wolf. “Where are you going?” “I’m going to see my grandmother. She lives in a house behind those trees.” The wolf ran to Granny’s house and ate Granny up. He got into Granny’s bed.
A little later, Little Red Riding Hood reached the house. She looked at the wolf. “Granny, what big eyes you have!” “All the better to see you with!” said the wolf. “Granny, what big ears you have!” “All the better to hear you with!” said the wolf. “Granny, what a big nose you have!” “All the better to smell you with!” said the wolf. “Granny, what big teeth you have!” “All the better to eat you with!” shouted the wolf. A woodcutter was in the wood. He heard a loud scream and ran to the house. The woodcutter hit the wolf over the head. The wolf opened his mouth wide and shouted and Granny jumped out. The wolf ran away and Little Red Riding Hood never saw the wolf again
شنل قرمزی
شنل قرمزی با مادرش در یک جنگل زندگی می کرد. یک روز شنل قرمزی به دیدار مادربزرگش رفت. او یک کیک خوب در سبدش داشت. در راه، شنل قرمزی با گرگی برخورد کرد. گرگ گفت: «سلام! کجا میروی؟»
«من به دیدن مادربزرگم میروم، او در یک خانه پشت آن درختها زندگی میکند.»
گرگ به خانه مادربزرگ دوید و مادربزرگ را خورد. او روی تخت مادربزرگ رفت.
کمی بعد شنل قرمزی به خانه رسید. او به گرگ نگاه کرد:« مامان بزرگ، چه چشمان بزرگی داری!
گرگ گفت:« برای اینکه تو را بهتر ببینم!»
«مامان بزرگ! چه گوشهای بزرگی داری!»
گرگ گفت:« برای اینکه تو را بهتر بشنوم!»
«مامان بزرگ! چه بینی بزرگی داری!»
گرگ گفت:« برای اینکه با آن تو را بهتر ببویم»
«مامان بزرگ! چه دندانهای بزرگی داری!»
گرگ داد زد:« برای اینکه تو را بهتر بخورم!»
یک هیزم شکن در جنگل بود. صدای جیغ بلندی شنید و به طرف خانه دوید. هیزم شکن بر سر گرگ زد. گرگ دهانش را باز کرد و فریاد زد و مادربزرگ بیرون پرید. گرگ فرار کرد و شنل قرمزی دیگر گرگ را ندید.
برای خواندن داستانهای بیشتر روی فایلهای زیر کلیک کنید.
داستان کوتاه انگلیسی مناسب کودکان (In The Garden)
داستان کوتاه انگلیسی مناسب کودکان (A Cat And A Dog)
داستان کوتاه انگلیسی سطح مبتدی
اگر تازه شروع به یادگیری زبان کردهاید، در این بخش چند داستان کوتاه انگلیسی برای سطح مبتدی قرار دادهایم. سعی کنید پیش از خواندن ترجمه، خودتان آن را ترجمه کنید؛ سپس آنها را مقایسه کنید.
Rain and Hail
Dark clouds were in the sky. The sun went down. The weather got cold. The wind started to blow. Leaves blew off the trees. Paper flew through the air. People buttoned their jackets. The rain started to fall. At first, it was quiet. Then it got louder. It was a storm. The rain was very loud. The man couldn’t hear his TV. He turned up the volume. Now he could hear his TV. He looked outside his door. He looked at the rain. It was pouring off his roof. It was a flood. Then he saw lightning. Then he heard thunder. It was a very cold night. The rain changed to hail. The hail was very noisy. He turned up the TV volume again. Now he could hear his TV again. He watched TV for a while. Then he looked outside again. All the cars were white. The street was white. The ground was white. The hail covered everything. The hail looked just like snow. He wanted to make a big snowman. But you can’t make a snowman out of hail. You can only make a snowman out of snow
باران و تگرگ
ابرهای سیاه در آسمان بود. خورشید غروب کرد. هوا سرد شد باد شروع به وزیدن کرد. برگها از درختان افتادند. کاغذ در هوا پرواز کرد. مردم دکمههای کاپشن خود را بستند. باران شروع به باریدن کرد. اولش ساکت بود بعد صدایش بلندتر شد. طوفان بود. صدای باران خیلی بلند بود. مرد نمیتوانست صدای تلویزیونش را بشنود. او صدا را زیاد کرد. حالا میتوانست تلویزیون را بشنود. بیرون خانه اش را نگاه کرد. به باران نگاه کرد. داشت از پشت بامش میریخت. سیل بود. بعد برقی را را دید. سپس صدای رعد را شنید. شب بسیار سردی بود. سپس باران تبدیل به تگرگ شد. تگرگ بسیار پر سر و صدا بود. او صدای تلویزیون را دوباره بلند کرد. حالا می توانست دوباره صدای تلویزیونش را بشنود. مدتی تلویزیون تماشا کرد. بعد دوباره به بیرون نگاه کرد. همه ماشین ها سفید بودند. خیابان سفید بود. زمین سفید بود. تگرگ همه چیز را پوشانده بود. تگرگ شبیه برف بود. او میخواست یک آدم برفی بزرگ بسازد. اما شما نمیتوانید از تگرگ یک آدم برفی بسازید. شما فقط میتوانید از برف یک آدم برفی بسازید.
برای خواندن داستانهای بیشتر روی فایلهای زیر کلیک کنید.
داستان کوتاه انگلیسی برای سطح مبتدی(The Boy Who Cried Wolf)
داستان کوتاه انگلیسی برای سطح مبتدی ( The Ant and The Grasshopper)
داستان کوتاه انگلیسی سطح متوسط
در این بخش، تعدادی داستان کوتاه انگلیسی به همراه ترجمه برای افراد با مهارتهای زبان متوسط قرار دادهایم. کلمات جدید را به خاطر بسپارید و سعی کنید پس از خواندن داستان، آن را به زبان خود بازگو کنید.
The Ugly Duckling
Most of us have probably heard of this story as this is one of the most popular fairy tales in the world. The story revolves around a duckling who from the moment of his birth has always felt different from his siblings. He was always picked on because he didn’t look like the rest of them. One day, he had enough and ran away from the pond he grew up in. He wandered near and far looking for a family who would accept him. Months passed and seasons changed but everywhere he went, nobody wanted him because he was such an ugly duck. Then one day, he came upon a family of swans. Upon looking at them, he realized that during the months he spent looking for a family to call his own, he had grown into a beautiful swan. Now he finally understood why he never looked like the rest of his siblings because he isn’t a duck but a swan.
جوجه اردک زشت
بسیاری از ما احتمالاً در مورد این داستان شنیدهایم زیرا این یکی از محبوبترین افسانهها در جهان است. داستان حول محور جوجه اردکی میچرخد که از لحظه تولد همیشه احساس متفاوتی نسبت به خواهر و برادرش داشته است. او همیشه انتخاب می شد زیرا شبیه بقیه آنها نبود. یک روز خسته شد و از برکهای که در آن بزرگ شده بود فرار کرد. او سرگردان، همه جا دنبال خانوادهای میگشت که او را بپذیرند. ماه ها گذشت و فصل ها تغییر کرد، اما هر جا که میرفت، هیچ کس او را نمیخواست؛ چون او یک اردک زشت بود. سپس یک روز، او به خانوادهای از قوها برخورد کرد. با نگاه کردن به آنها، متوجه شد که در طول ماههایی که به دنبال خانوادهای برای خود میگشت، تبدیل به یک قو زیبا شده است. بالاخره فهمید که چرا هیچ وقت شبیه بقیه خواهر و برادرهایش نشد؛ چون او اردک نبود بلکه یک قو بود.
برای خواندن داستانهای بیشتر روی لینکهای زیر کلیک کنید.
داستان کوتاه انگلیسی برای سطح متوسط (Paul Bunyan – An American Tall Tale)
داستان کوتاه انگلیسی برای سطح متوسط (Paul Bunyan – An American Tall Tale)
دانلود داستان کوتاه انگلیسی صوتی
داستانهای کوتاه صوتی نیز بسیار برای تقویت مهارت شنیداری شما مفید است. در این بخش دو داستان صوتی جذاب برای دوستداران داستانهای صوتی و پادکست قرار داده شده است. داستان اول در مورد یک قبیله سرخپوست میآید که در ساحل شرقی کانادا زندگی میکردند. مردی به نام «باد قوی» در این قبیله زندگی میکرد که قدرت زیادی داشت. او میتوانست خود را نامرئی کند و بی صدا حرکت کند. برای گوش دادن به این داستان روی لینک زیر کلیک کنید.
داستان کوتاه انگلیسی صوتی (Strong Wind)
داستان دوم در مورد ماجراجوییهای ۳ بچه خرگوش است که میخواهند پا به دنیای بزرگترها بگذارند و برای خود خانه بسازند. این داستان صوتی را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود و گوش کنید.
داستان کوتاه انگلیسی صوتی(Three Rabbits)
یک داستان کوتاه انگلیسی از شکسپیر
خواندن داستانهای کوتاه از نویسندگان معروف و اسطورهها بسیار جذاب است. سعی کنید حتما این داستانها را به زبان اصلی بخوانید. در ادامه مقاله میتوانید از خواندن یک داستان کوتاه از شکسپیر لذت ببرید.
War is over and Leonato is celebrating with a party at his house. Hero is Leonato’s daughter. She’s in love with Claudio, the brave soldier, home from the war. Hero and Claudio like each other very much. “I love you, Hero!” “I love you too, Claudio!” “Let’s get married!” Beatrice is Hero’s cousin. She likes jokes and laughing at Benedick. Benedick and Beatrice like the same things but they say they don’t like each other. “Oh Benedick, you’re too clever! You annoy me!” “Oh Beatrice, you’re too clever! You annoy me!” “I’m never going to get married!” “Me neither!” Don John is also at the party. He doesn’t like to see people having fun. He wants to make everyone unhappy. Don John plays a trick on Claudio. He takes Claudio for a walk and they see a man talking romantically to a woman at Hero’s window. “Claudio! Look! Hero is with another man!” Claudio thinks the woman is Hero. He is wrong. The woman is really Hero’s servant, but his heart is broken! Now it is Hero and Claudio’s wedding day. But Claudio says he won’t marry Hero! “No, I can’t marry you! You are in love with another man!” Hero is shocked and falls on the floor. Claudio thinks she is dead. Next Leonato plays a trick on Claudio. “Claudio, you must marry my niece!” Now Claudio thinks he is going to marry someone he has never met – Leonato’s niece, who looks like Hero. But the woman really is Hero! “Oh, Hero, you’re alive! I’m sorry for what I said. Please marry me!” Finally, Beatrice and Benedick know that they are a perfect couple. “I love you, Beatrice!” “I love you too, Benedick!” “Let’s get married!” The two couples have a double wedding. Everyone is happy.
جنگ تمام شده است و لئوناتو با یک مهمانی در خانه خود جشن می گیرد
هیرو دختر لئوناتو است. او عاشق کلودیو است،
سرباز شجاع، خانه از جنگ. قهرمان و کلودیو
خیلی همدیگر را دوست دارند
“دوستت دارم، قهرمان!”
“من هم تو را دوست دارم، کلودیو!”
“بیا ازدواج کنیم!”
بئاتریس پسر عموی قهرمان است. او شوخی و خندیدن به بندیک را دوست دارد. بندیک و
بئاتریس از همین چیزها خوششان می آید اما می گویند که همدیگر را دوست ندارند.
«اوه بندیک، تو خیلی باهوشی! اذیتم میکنی!»
“اوه بئاتریس، تو خیلی باهوشی! اذیتم می کنی!»
“من هرگز ازدواج نمی کنم!”
“من هم نه!”
دان جان نیز در مهمانی است. او دوست ندارد مردم را در حال تفریح ببیند. او میخواهد که
همه را ناراضی کند
دان جان کلودیو را فریب می دهد. او کلودیو را به پیاده روی می برد و مردی را در حال صحبت عاشقانه با زنی پشت پنجره هیرو میبینند.
.«کلودیو! نگاه کن قهرمان با مرد دیگری است!»
کلودیو فکر میکند آن زن، هیرو است. ولی او اشتباه میکند. زن در واقع خدمتکار هیرو است.
اما دلش شکسته!
حالا روز عروسی قهرمان و کلودیو است. اما کلودیو میگوید که با قهرمان ازدواج نمیکند!
“نه، من نمیتوانم با تو ازدواج کنم! تو عاشق مرد دیگری هستی!»
هیرو شوکه میشود و روی زمین میافتد. کلودیو فکر میکند مرده است.
دفعه بعد لئوناتو، کلودیو را ترفند می کند.
“کلودیو، تو باید با خواهرزاده من ازدواج کنی!”
حالا کلودیو فکر میکند با کسی که هرگز ندیده است ازدواج کند –
خواهرزاده لئوناتو که شبیه هیرو است. اما آن زن واقعاً هیرو است!
“اوه، هیرو، تو زندهای! متاسفم برای چیزی که گفتم لطفا با من ازدواج کن!”
در نهایت، بئاتریس و بندیک در حالی که آنها یک زوج عالی هستند.
“دوستت دارم، بئاتریس!”
“من هم تو را دوست دارم، بندیک!”
“بیا ازدواج کنیم!”
این دو زوج عروسی دو نفره دارند. همه خوشحالند.
دوره جامع زبان لینگانو
در دوره جامع آکادمی لینگانو میتوانید تمامی نکات گرامر و مکالمات روزمره را بیاموزید. این دوره بر تقویت تکنیکهای نوشتاری، گفتاری و شنیداری و خواندن با استفاده از روشهای مورد استفاده در معتبرترین موسسات دنیا تمرکز دارد. در این دوره ۶ ماهه میتوانید از سطح مبتدی به سطح پیشرفته برسید و خود را برای آزمونهای بینالمللی آماده کنید. تیم لینگانو در طول این مسیر همراه شماست.